فریاد مردم ، در میان شعله های خاموشی و بی توجهی

- تقویم: 1404-02-21 16:23
نطق احمد کناری نژاد عضو شورای اسلامی شهر بندرعباس در جلسه 170 شورای اسلامی شهر بندرعباس
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف، نجیب، رنجدیده، صبور، غیرتمند و ایستادهی بندرعباس؛ ستونهای زخمخورده اما استوار این سرزمین،
سلام و درود بر شما که در میان شعلهها و سختیها، خم نشدید و همچنان شانهبهشانهی امید ایستادهاید.
در ايام دهه كرامت و میلاد امام رضا (ع)، امام مهربانیها، روزی که باید با پرچمهای سبز و صدای مولودیخوانی، شهر رنگ شادی به خود بگیرد، ما اینجا ایستادهایم…
با دلی شکسته، با صدایی بغضآلود، و با زبانی که به نیابت از هزاران دل سوخته سخن میگوید.
ما آمدهایم تا نگذاریم صدای درد مردم، پشت درهای بسته و بوروکراسیهای بیروح اداری، خاموش شود.
حادثهی هولناک اسکله شهید رجایی، نه فقط جانهایی را گرفت، که دلهایی را سوزاند، خانوادههایی را داغدار کرد و زخمی بزرگ بر پیکر این شهر نشاند.
در میان ناله مجروحان، صدای کودکانی که هنوز منتظر آمدن پدرانشان هستند، گوش فلک را کر کرده است.
و باز هم ما ماندهایم با مردمی که میسوزند و مسئولانی که نمیبینند.
ما آمدهایم تا بگوییم: همدردی چند روزه کافی نیست.
ما آمدهایم تا بپرسیم:
مسئول محترم!
آیا شما گرمای بندرعباس را با پوست سوخته تجربه کردهاید؟
آیا شما درد ناتوانی در تهیه داروی سوختگی را، برای یک کارگر پینهدست، با گوشت و استخوان درک کردهاید؟
آیا میدانید برق که قطع میشود، فقط کولر نیست که خاموش میشود؛ امید هم خاموش میشود؟
ما از شما سوال داریم
نه با لبخند، نه با صبر بیپایان — با مطالبه، با فشار افکار عمومی، با حق قانونیمان.
و حالا بهجای تکرار وعدههای فرسوده، ۵ خواستهی مشخص داریم:
۱. ساخت فوری یک بیمارستان تخصصی مجهز در غرب بندرعباس
منطقهای که شریان اقتصاد کشور است، یک مرکز درمانی آبرومند ندارد.
۲. تجهیز کامل ایستگاههای آتشنشانی بندرعباس با استانداردهای روز جهانی
نباید جان آتشنشانانمان بهخاطر کمبود تجهیزات، طعمهی حریق شود.
اگر پایتختنشین بودیم، تا امروز ده ایستگاه مدرن ساخته بودند.
۳. ایمنسازی جادهی باهنر تا اسکله شهید رجایی
این جاده نه مسیر حملونقل، بلکه «مسیری مرگ» شده.
تا کی باید خودروها در بینوری، بیتابلویی و بیگاردریلی به کام حادثه بروند؟
۴. بازگشایی مسیر اضطراری نیروی دریایی برای عبور در شرایط بحرانی
اگر بار دیگر آتش یا زلزله یا حادثهای پیش بیاید و راهها بسته باشد، چطور به مردممان برسیم؟ این تصمیم فقط لجستیکی نیست، امنیتی و انسانیست.
۵. احداث یک مرکز سوختگی با استانداردهای بینالمللی
ما دیگر التماس درمان نمیکنیم.
ما حقمان را میخواهیم.
از تهران تا شیراز نمیرویم تا زخممان را ببندند.
ما میخواهیم زخممان را همینجا، در شهر خودمان، با عزت درمان کنیم.
خطاب به همهی تصمیمگیران کشور:
بندرعباس، بندر وعدهها نیست.
این شهر، سالهاست که «در لیست پروژهها» مانده.
ما عدالت انقلابی میخواهیم.
اما در کنار تمام این مطالبات، یک نکتهی کلیدی را نباید نادیده گرفت:
این حادثهی تلخ، بار دیگر نشان داد که در کنار تجهیزات، تکیه بر شناخت دقیق از بستر بومی، فرهنگ محلی و ظرفیتهای انسانی منطقه، چقدر در مدیریت بحرانها حیاتیست.
ما در هرمزگان، جوانان و نیروهای متخصصی داریم که نهتنها دانش و تجربه دارند، بلکه بندر و مردمانش را زندگی کردهاند؛
اینان اگر در جایگاه تصمیمگیری و اجرا قرار گیرند، قطعاً نتیجهای پدید خواهد آمد که از دل مردم میجوشد و برای مردم خواهد بود.
خوب است دستگاهها، صنايع،از جمله حوزه مهم بنادر و دریانوردی، در چینش مدیران و سیاستگذاران، بیشتر به این سرمایه انسانی بومی توجه کنند.
من فرزند این شهرم،
من زبان بیصدای مردمام،
و اگر هزاربار دیگر هم در این جایگاه بایستم، فریاد خواهم زد:
بندرعباس شایسته اینهمه درد نیست،
و مردم ما سزاوار احتراماند، نه فراموشي.
و اماسخن آخردربارهی خلیج فارس…
در این روزها، دوباره دستهایی پیدا شدهاند که قصد دارند نام «خلیج فارس» را تحریف کنند.
اما بیایید روراست باشیم:
این پروژهها از دل مردم منطقه نیست، اینها ساخته و پرداختهی سیاستمدارانیست که پشت میزهای قدرت، بهدنبال تحریف تاریخ، هویتزدایی، و حذف ریشههای ملتها هستند.
تغییر نام خلیج فارس، نه یک اشتباه ساده، بلکه یک حمله به حافظهی تاریخی ایران و ملتهای منطقه است.
خلیج فارس فقط یک نام نیست؛ خلیج فارس مرز هویت ماست.
ما مردم بندرعباس، مردم جنوب، مردم همین آبها هستیم.
با تاریخمان زندگی کردهایم، با غرورمان ایستادهایم، و با صدای بلند میگوییم:
اگر نامی قرار است بر این پهنهی آبی بدرخشد، همان نامیست که قرنهاست در دل نقشهها، کتابها، و حافظهی ما مانده:
خلیج همیشه فارس.